راه سوم ، راه آزادی ، راه خلاقیت در فضای آنلاین

 

.

 

اگر اهل خلق و تولید و هنر هستی و در این دنیای مجازی همه‌گیر رسانه ای برای خودت دست و پا کردی تا مهارت ومحصولت را نشان بدهی ، نیاز به یک تفکر وطراحی برای ساختن امپراطوری خودت داری وشاید معزل جذب مخاطب برای توهم مصیبتی باشد و بخواهد مانع خلاقیت تو شود وسوال مهمی در ذهنت به گردش درآید، آیا دیده شدن وجذب مخاطب به خلاقیت آسیب می‌رساند؟

دراینجا شاید جواب جامعی برای این سوال یافت نشود اما مرجع های خوبی مانند : مقاله فرزانگان وبقال محمد قائد و کتاب قبایل ست گادین ، به شما معرفی می‌شود.

 

بخشی‌از فرزانگان وبقال

فکر میکنم این جمله از مقاله قائد از حکایت این روزها صاحب فکر و هنر دورنیست ،

<<اهل اندیشه انتظار دارند کالاهای فرهنگی بر اساس ارزش‌هایی رقابت کنندکه افرینندگان آثار هنری در میان خودشان می پسندند ، نه براساس آنچه بازار عرضه وتقاضا تحمیل می‌کند. اما در واقعیت تجربی، قیمت نهایی فرد در رقابت تعیین می‌شود. >>

فکر میکنم جمله بالا از مقاله قائد برایت آشنا باشد وحالا جمله دوم می‌تواند مکمل خوبی برای تکمیل آن باشد :

<< ارزش هنری به عنوان کیفیتی غیر قابل اندازه گیری ، کنار می‌رود وعلتی ثانوی ، یعنی رقم و عددی به میلیون دلار ومناسب با توانایی‌ مالی یک سوداگر جای آن را می گیرد .>>

 

فضای امروز 

در این روزها به ظاهر، صاحبان خلق واثر، آزادی بیشتری دارند وهرفردی بدون وابستگی می‌تواند از طریق اینترنت قدرت بیشتری داشته باشد و در شبکه اجتماعی یا رسانه خود فعالیت کند و مخاطبان خودش را جذب کند .

اما این خوشبختی و آزادی در ظاهر اینگونه است.فضای اینترنت یعنی درگیری مستقیم با نظرها ولایک ها وبازدیدهای مخاطب و نرم افزارهایی هستند که مسیر رفت‌و آمد مخاطب را بهتر و دقیق‌تر هم نشان می‌دهند.

رصد مخاطب و ارتباطِ آسان با آن از طریق فضای آنلاین هم خوب است و هم بد . آن آزادی به ظاهر بیشتر، اینبار مستقیم‌تر در بند نظر مخاطب و رقیبان است. هر فردی به راحتی می‌تواند به محتوای شما بازخورد دهد، بدون ترس از درگیری. به زبانی دیگر اینجا مخاطب هم آزادی بیشتری پیدا کرده است.

از جهت دیگر ، این شبکه ها چهار چوب خاص خودشان را دارند و تو در هر فضایی باید طبق قوانین و الگوریتم‌های خاص آن‌ها فعالیت کنی. این هم یکی دیگر از اسارت‌هایی است که مکمل این آزادی به دست آمده است.

توضیحات بیشتر⇓ 

در پایان مقاله << فرزانگان وبقالها >> گفته شده که هیچوقت آزادیِ تمام نصیب صاحب فکر وهنر نخواهد شد .

در این مقاله واژه بازار همان مخاطبانی است که با آنها بده بستان و ارتباط داریم .

در زمان کنونی معادل <<فرزانگان>> را << تولید کننده محتوا>> در فضای آنلاین در نظر گرفتیم .

 

آزادی در کنار اسارت 

پس همان طور که گفتیم، این آزادی، در کنار اسارتهای نوین به سر می‌کند.

فرزانگان ( صاحبان فکر وهنر ) در دنیای امروز به سه شکل با این موضوع می‌توانند رفتار کنند.

مخاطبان را نادیده بگیرند و کار خوشان را انجام دهند تامانع آسیب به خلاقیت شان شوند.

هر کاری را برای به دست آوردن بازار انجام دهند، از ترندها والگوهای روز استفاده کنند و به نوعی برای جذب بیشتر مخاطب خودشان را به آب و آتش بزنند .

باید به شما بگویم که هر دو مسیر که در بالا آمده اشتباه است و راه سومی هم وجود دارد که می‌تواند همین آزادی نسبی را به بهترین شکل به کار گیرد.

 

در کادر

یادتان باشد که نیاز به جلب توجه و دیده شدن و ارتباط ، همواره در بطن زندگی انسان بوده و هست و نباید آن را انکار کرد زیرا اسیبش بیشتر است.

اما سوال اصلی اینجاست که چطور می‌توان دیده شد،در صورتی که خلاقیت در اسارت نباشد ؟

نکته دیگر این است که امرار معاش شوخی نیست . خیلی از هنرمندان ابتدا برای درآمد وارد حرفه و مهارتی شدند یا به عکس از حرفه ومهارتشان برای کسب درآمد بهره بردند .

 

راه سوم راه آزادی 

میخواهم از زبان ست گادین راه سوم را بیان کنم. در کادر زیر درباره او بیشتر بدانید.

در کادر

ست گادین رهبر فکری در بازاریابی است، کسی که چندین جلد کتاب در این زمینه نوشته است و هر روز در فضای آنلاین و بلاگش را به روزرسانی می‌کند.

ست گادین از این آزادی نسبی بیشترین استفاده را کرده و توانسته حرفی نو در حرفه خودش داشته باشد وبه جای اینکه دنباله رو بازار باشد ، بازار را دنباله رو خود کرده است .

پس اگر در اینجا راه سوم را از او قرض گرفته ام بی دلیل نیست او خودش در این مسیر کفش پاره کرده است و حالا پس از به دست آوردن آزادی آن را درکتاب‌های متعددش به اشتراک گذاشته تا آنکه حرفی برای گفتن و خلق کردن دارد از آن استفاده کند.

اگر از اینکه شبیه بقیه ، دلقک وار هر کاری برای رضایت بازار می‌کنند خسته شدی و دوست نداری مثل کسانی که در فیلم ، موسیقی و نویسندگی و کسب وکار حرفی برای گفتن ندارند باشی، پیشنهاد میکنم کتاب <<قبایل >> ست گادین را مطالعه کن.

بخشی هایی از جمله های کتاب قبایل را برای آشنایی بیشتر در اینجا آوردم تا وسیله ای شود برای آزادی خلاقیتت.

 

کتاب قبایل ست گادین
بریده ای از کتاب قبایل

 

کتاب قبایل ست گادین
بریده ای از کتاب قبایل ست گادین

قبایل ست گادین

 

جمله‌های کتاب قبایل ست گادین

  • این کتاب حرف جدیدی دارد.هر کس فقط بازاریاب نیست، اکنون، هر کس رهبر نیز محسوب می‌شود.
  • سازمان های هوشمند قبیله تشکیل می دهند.قبایل پایدارتر وتاثیرگذارتر هستند.
  • قبیله یعنی ایمان، یعنی باورکردن ایده و هم‌بستگی.
  • قبیله شی نیست.ارتباط است.
  • بازاریابی همه چیز را تغییر داد.بازاریابی قبیله را آزاده کرده و به آنها انرژی داده است.

درکادر 

البته که قبیله سازی به چنگ آوردن بازار است و این جایی است که میتوانی هر توانایی که داری، در مهارتت آزاد کنی و تغییر آفرین باشی برای عده‌ای که شبیه تو فکر میکنند و به دنبال جنبشی در زندگیشان هستند.

 

نویسنده مقاله: اکرم سلطانی(کپی‌رایتر و مشاورمحتوا)

 

پیشنهاد میکنم مقاله << مخاطب درجه دو>> را هم مطالعه کنید تا بتوانید با نگرشی جدید وعمیق درباره مخاطب آشنا شوید .(این هم الهام گرفته ازمقاله یک کتاب است )

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط